شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)- استاد کاظم متولی در سال ۱۳۱۷ در یزد و در یک خانواده متوسط شهری متولد شد. او پس از طی دوران کودکستان و دبستان در زادگاه خود، تحصیلات متوسطه را در رشته ادبی در تهران به پایان برد. بعد از سپری کردن خدمت سربازی در وزارت کشور استخدام شد، وی که از نوجوانی به مطالعات اجتماعی و مطبوعات علاقه داشت به سال ۱۳۴۶ در اولین آزمون ورودی «موسسه عالی مطبوعات و روابط عمومی» که بعدا به «دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی» تغییر نام یافت و اینک دانشکده علوم ارتباطات علامه طباطبایی خوانده می شود در رشته روابط عمومی پذیرفته شد و این رشته کارشناسی تازه تاسیس دانشگاهی را در سال ۱۳۵۰ در ردیف اولین فارغ التحصیلان دانشکدهبه پایان برد.
تاسیس این مرکز عالی نظری و علمی دانشگاهی نقطه عطفی در تاریخ آموزشی رشته های ارتباطی در کشور به شمار می رود و اولین دوره آن نیز به برخورداری از تعالیم اساتید نامور و برجسته آن زمان مشهور است.
کاظم متولی که بهره مند از تجربیات شغلی در امور اجتماعی و دفتر روابط عمومی وزارت کشور بود پس از فراغت از تحصیلات دانشگاهی چون هنوز شاخه های کارشناسی ارشد و دکترا به شیوه کنونی تاسیس نشده بود به مطالعات تکمیلی و آزاد از منابع خارجی و داخلی مباحث ارتباطی به ویژه دانش و هنر روابط عمومی در جهان و ایران پرداخت. او در دهه ۷۰ همراه با دوستانی شاغل در دفاتر روابط عمومی سازمان ها به تاسیس و توسعه انجمن روابط عمومی و سپس انجمن متخصصان روابط عمومی اهتمام ورزید. این استاد پیشکسوت در دهه های ۷۰ و ۸۰ شمسی سال هایی را به امر تدریس دروس نظری و عملی روابط عمومی در دانشگاه آزاد اسلامی و نیز دانشکده علوم ارتباطات علامه طباطبایی تهران اشتغال داشت و همچنین با ارائه مقالات و سخنرانی های بدیع و کاربردی در بسیاری از سمینارها و همایش های ذیربط فعالانه شرکت نمود.حاصل یک عمر تحصیل و تجربه استاد کاظم متولی نگارش و چاپ بیش از یکصد مقاله در مباحث مختلف ارتباطات و روابط عمومی در نشریات تخصصی و عمومی و نیز نشر کتاب ارزشمند با عنوان:
۱- روابط عمومی و تبلیغات
۲- کارکردهای روابط عمومی
۳- افکار عمومی و شیوه های اقناع می باشد که در نزد صاحب نظران و کارشناسان فهیم ارتباطات به عنوان منابعی ماندگار پرفایده مشهور است. از ویژگی های آثار استاد کاظم متولی ارائه نکات بدیع و نظریه پردازی های جدید سازگار با فرهنگ ایرانی است. گفت و گو با این پیشکسوت روابط عمومی از نظر می گذرد:
تاکنون تعاریف متعددی از روابط عمومی شده است. از نظر جنابعالی روابط عمومی بویژه با توجه به مختصات و مقتضیات جامعه ما چه تعریفی دارد؟
تاکنون در وجه تسمیه و تعریف ((روابط عمومی)) در کتاب ها و جزوات درسی مطالب و عباراتی آمده است که مانند هر تعریفی در هر موضوعی در برگیرنده همه مفاهیم و عناصر و عوامل ذهنی و عینی آن نبوده اند. اصولا تعریف موضوعات کار ساده ای نیست بخصوص درباره مباحثی که در حوزه علوم انسانی قرار دارند. اگر شما تعریف کامل و جامعی از هنر، ادبیات، فرهنگ، فلسفه، سیاست و… پیدا کردید لابد به تعریف معتبری از ((روابط عمومی)) نیز خواهید رسید و این از نقصان توانایی تشخیص و تحقیق پزوهشگران نیست بلکه نشان از اهمیت و وسعت مفاهیم و فراوانی ارتباطات پیچیده معارف بشری در لغات و اصطلاحات دارد. با این همه, در تعریف موضوعات, معمول چنین است که به هر حال عباراتی که نزدیکتر و مناسبتر به موارد مورد بحث است عنوان می شود، در این مقطع نیز همین شیوه ملحوظ می گردد. از نظر من روابط عمومی عبارت است از ((ابلاغ اطلاعات واقعی موسسه به مخاطبین ذیربط و کسب نظریات آنها به منظور ایجاد حسن تفاهم)). روابط عمومی دو وظیفه اساسی دارد که عبارتند از ارسال و دریافت پیام های واقعی و هدف از انجام آنها نیز وصول به آگاهی های متقابل است. روابط عمومی بر شانه راست بار ((اقناع)) و بر شانه چپ خود ((ترغیب)) را حمل می کند. حوزه و حیطه عمل او احساسات و عاطفه ها و در یک کلام افکار عمومی است. روابط عمومی هم دانش است و هم هنر و چون الزاما بنابر وظیفه خود باید پیراسته از هر گونه دغل و ناراستی باشد، لذا مسئول اداره آن ناگزیر باید دانشمند، هنرور و معتمد باشد.
نقش روابط عمومی را درتحقق اهداف مصوب موسسات در چه حوزه ها و زمینه هایی متصور می توان شد؟
به اعتقاد من برای روابط عمومی ها بطور عام می توان وظایف مهم و خطیری را در نظر آورد.
۱- از طریق روابط عمومی نقاط ضعف اجرایی در زمینه های فنی، اداری و تولید و توزیع و سایر جهات مربوط آشکار می شود.
۲- دلایل وانگیزه های واقعی بیرونی و درونی تعلل و رکود و توقف شناخته می شود.
۳- از وقوع بسیاری از ناهنجاری ها و معضلات محتمل پیشگیری به عمل می آید.
۴- وجه دیگر فعالیت های روابط عمومی زدودن غبار فراموشی و انزوا و گمنامی از پیکره ی موسسه و شفاف نمودن و متبلور ساختن دایمی و مستمر آن در قلمرو حیات اجتماعی، اقتصادی موجود است.
شما در مصاحبه هایی دیگری که پیش ازاین انجام داده بودید انتقاد سختی به واژه ” مهندسی افکار عمومی” وارد کرده بودید. افکار عمومی از نگاه شما در برگیرنده چه مولفه ها یی است؟
روابط عمومی مهندسی افکار نیست. این اصطلاحی اشتباه است که مغایر با روح روابط عمومی است مهندسی افکار، کاری بود که دستگاههای تبلیغاتی هیتلر انجام میدادند. هجوم به افکار عمومی از مهندسی افکار انبساط میشود، در حالی که روابط عمومی همدلی و همراهی است. بطور کلی هر گروه و دسته و جامعه و حتی فرد برای ایجاد جاذبیت و تداوم و پیشرفت کار و هدف و جلوگیری از عقب ماندگی، رکود، ورشکستگی و انزوا به افکار عمومی مساعد و مثبت نیازمند است. افکار عمومی مجموعه ای پیچیده و بغرنج است که در اکثر موارد حالتی تاریک روشن و مه آلود و مبهم دارد و گاه چون ماهی لغزنده است. قضاوت ذهنی افراد در ساخت و ساز افکار عمومی نقش زیر سازی و ابتدایی را ایفا می کند. ابتدا با تکیه بر پیش زمینه ها و آگاهی های انباشته شده در اذهان خود به قضاوت می پردازند. این قضاوت ها با توجه به توانمندی های موضوع های مطروحه و مایع های ذهنی میتواند آشنا و سازگار با پیش فرض های قبلی یا نو و غیر مترقبه باشد. در هر حال قضاوت هایی صورت می گیرد. همراه با این داوری احساساتی مانند تحسین، شادی، نفرت و خشم بوجود می آید که مبتنی بر قضاوت هایی است که به عمل آمده، این احساسات برآمده از قضاوت های قبلی گرایش هایی را تولید میکند که افکار عمومی مینامیم. با این توضیحات اینک به تعریفی از افکار عمومی میپردازیم که گمان می برد گویای ماهیت آنست. افکار عمومی عبارت است از ((مجموعه گرایش های ذهنی افراد یک واحد اجتماعی نسبت به موضوعات مطروحه)).
به نظر شما عوامل و شرایط موثر در ساخت و پرداخت افکار عمومی کدام است؟
نخست نفع شخصی است.منظور از ((نفع)) جهات مختلف مادی و معنوی آنست. دامنه سود خواهی و خودخواهی و خود بینی انسان ها به قدری گسترده است که می توان بطور کلی انسان را همه چیز خواه و سیری ناپذیر دانست منفعت خواهی در ذات و طبیعت و غریزه ی انسان ها نهفته است و این امر بدیهی و قطعی است. نفع طلبی متنوع، ملموس و محسوس، ناپیدا و مخفی و گاه نزدیک بین و گاه دوربین است و در یک کلام هزار چهره است. میزان نفوذ در افکار عمومی بستگی دارد به ارزیابی ذهنی افراد از مقدار منافعی که با قبول یا رد پیام وارده برای خود پیش بینی می کنند. واژه های نفع، سود، بهره بیشتر و بعد مادی قضایا را تداعی می کنند و در صورتی که ابعاد غیرمادی اما معتبری چون شهرت خواهی، مقام پرستی، مطلوب جلوه کردن احترام طلبی و موارد مشابه جایگاه محکمی در حس نفع طلبی انسان ها دارد. در این جا باید ناگزیر به مقطعی از استثاء های مبحث فوق اشاره کنیم و آن مقوله های ایثار و گذشت های شگفت انگیز و غرور آفرین آرمانی و عرفانی بعضی از انسان های ممتاز تاریخ است که خوشبختانه نمونه های آن کم نیست. دوم گروه های سنی را می توان نام برد. شاخص سن افراد در طرز تلقی آن ها از رویداد ها یک عامل واضح است. ساختار های جسمی و روانی گروه کودکان، جوانان، میانسالان و پیران متفاوت است، لذا شکل گیری افکار عمومی به اقتضای سنین مختلف آن ها هماهنگ می شود. پیام واحد برای گروه های سنی مختلف تاثیرات متفاوت خواهد داشت فرضا دعوت به تماشای یک مسابقه ی ورزشی گروه جوانان را بیشتر تحت تاثیر و پذیرش قرار خواهد داد. سوم گروه های جنسی هستند. زنان و مردان در مقابل بسیاری از اصول و مبانی حیات اجتماعی واکنش های یکسانی دارند و در نوع تلقی آن ها از مسائل زندگی تفاوت های آشکاری وجود ندارند. به هر حال در بعضی شیوه های رفتاری و زیستی آن ها تفاوت هایی غریزی و طبیعی وجود دارد، لذا سزاوار است تا در بررسی افکار عمومی عامل جنسیت نیز ملحوظ گردد. به عنوان مثال مقالات و گزارش های مربوط به مسائل آرایشی، یقینا توجه خانم ها را بیشتر جلب می کند. تحصیلکرده ها، اوضاع اقلیمی، اوضاع اقتصادی و چگونگی معشیت، تعلقات مذهبی و قومی و همچنین روشنفکران را می توان در زمره این عوامل قلمداد کرد چرا که مسائل و حوادث و قضایایی اجتماعی که توجه عامه را به خود جلب می کند خصلتا دارای پیچ و خم و زیر و بم و ابعاد و جهات مختلف است و اغلب مورد تفاسیر و تعابیر ناهمگون قرار می گیرد. در اینجا ست که قاعدتا داوری ها و روشنگری های روشنفکران در رفع ابهامات و تردیدات گروه های عمده ای از مردم نقش والایی را ایفا می کند. حیطه اثر نفوذ روشنفکران در افکار عمومی گروه و دسته ای کوچک در مسائل معمولی روزمره محلی و منطقه ای است و گاه بحدی است که آن ها را در جایگاه رهبران فکری ملت ها قرار می دهد.
به غیر از عواملی که در ساخت افکار عمومی نقش دارند به چه مواردی دیگری می توان پرداخت؟
حاکمیت، مجموعه ای که بنام رژیم، دولت، حکومت، نظام خوانده می شود اجمالا حاکمیت می نامیم. بیشترین ارتباطات ذهنی افراد جوامع به نوعی با جلوه ها و نمودهای حاکمیت ها برقرار می شود. هر چقدر عملکردهای حاکمیت همسو و هماهنگ با خواسته ها و انتظارات مردم باشد پشتیبانی و حمایت افکار عمومی بیشتر جلب و جذب خواهد شد. مقوله آزادی بعنوان امری اجتناب ناپذیر و مقدس تقریبا مورد قبول و احترام کلیه کشورها و احزاب و جمعیت ها با ایدئولوژی های متضاد می باشد. تقدس جهانی آزادی بحدی است که کشورها و جوامع بسته و استبدادی کوشش می کنند تا اقدامات سرکوب گرانه و خشن و غیر انسانی معموله را مخفی و پوشیده نگاه دارند و ایجاد محدودیت ها و مقررات ایذائی را بنحوی توجیه و تاویل کنند. این نتیجه در اذهان عمومی بویژه مردم جهان سوم جای گرفته است که مفهوم آزادی با مفاهیم عدالت، رفاه اجتماعی، توسعه اقتصادی و فرهنگی عجین است و تفکیک ناپذیر.
آزادی فی نفسه دانش و فن و متاع خاصی بلکه فرصت و زمینه و فضا و میدان مناسب و مساعدی است که باعث شکوفایی استعدادها و نمود بروز روند طبیعی تحرکات اندیشه بشری می شود. افکار عمومی در مقابل رویدادها تنها در بستر پرنعمت آزادی است که هویت واقعی خود را آشکار می کند. تجدد طلبی و دگرگونی خواهی و تازه جویی از مباحث بسیار مهم روانشناسی و جامعه شناسی است که در بررسی مبحث افکار عمومی توجه به ظرایف و دقایق آن شایان توجه است. نکته جالب اینکه انسان نه تنها برای رفع حاجات و مشکلات و دفع خطرات، خود را ملزم به دستیابی به شرایط بهتر و ابزار و وسایل جدید و ضروری می داند بلکه برای تفنن و سرگرمی و ارضاء حس کنجکاوی و موارد ظاهرا غیرضروری نیز تلاش می کند و از صرف مال و وقت خود دریغ ندارد.
جنابعالی برای رسانه های گروهی چه نقش و جایگاهی در کنار سایر عواملی که ذکر کردید قایل هستید؟
نفوذ شدید و شگرف رسانه های گروهی بر اذهان عمومی واقعیتی است آشکار. سپاهی عظیم از خبرنگاران و روزنامه نویسان و متخصصین فنی و هنری و حجمی سنگین از دستگاه های چاپ و تکثیر و شمار فراوانی از وسایل حمل و نقل و توزیع و سازمان های عریض و بزرگ خبرنگاری ها و وسایل مخابراتی بزرگ و کوچک از تلفن گرفته تا ماهواره های فضایی همه و همه در کارند تا در حرکتی شتاب آلود که پیام های وارده را به مغز انسان ها برساند و بدینوسیله افکار عمومی را تحت شرایطی متاثر سازد.
تعداد افزون تری از گروه های اجتماعی ترجیح می دهند دریافت کننده ی خوب از تلویزیون باشند. جذابیت های هنری و آرایش های جنبی و قدرت بیشتر انتشار جزئیات وقایع موجب رغبت و توجه بیشتر در مخاطبین می شود. گاه بیننده می تواند جزئیات برگزاری مراسمی را حتی بیشتر و بهتر از شاهد عینی بودن خود از صفحه ی تلویزیون تماشا کند. بهره گیری از این وسیله مدرن فراگیر و موثر برای نفوذ در افکار عمومی مستلزم رعایت نکات بسیاری است.
گسترده ی تاثیر گذاری ادبیات و هنرها در افکار عمومی از ایجاد سرگرمی و تفنن تا بروز تحولات بزرگ سیاسی و اجتماعی را شامل می گردد. یک شعر، فیلم، قصه، تابلو که با مفهوم عالی انسانی و با ظرایف و دقایق فنون ساخته و پرداخته شده باشد می تواند در عمق اندیشه ها و احساس مخاطبین نفوذ کند و در شکل گیری تمایل ها و باورها و یا تغییر دیدگاه ها و جبجایی ارزش ها و درنگ در یقین ها موثر و کارساز باشد.
به شهادت تاریخ از عوامل مهم بیداری ملت ها و ایجاد تحولات اجتماعی، سیاسی و وقوع انقلابات بزرگ فرانسه، روسیه، ایران و سایر خیزش ها و جوشش های اجتماعی در مناطق کوچک و بزرگ جهان خطابه ها، شعر،ها، رمان ها، و مقالات خطبا، شعرا و نویسندگان بوده است.
از نظر شما در روابط رسانه ای روابط عمومی های کشور ما چه شرایط و فضایی حاکم است؟ آیا صرف ارتباط با مخاطبان سازمان از طریق رسانه ها به اعتقاد شما متضمن ایفای نقش واقعی روابط عمومی های کشور ما خواهد بود؟
در آمریکا این «ایویلی» بود که تابلو اداره اطلاعات و مطبوعات را با تابلوی روابط عمومی عوض کرد. اما کمتر از خودمان پرسیدهایم که چرا و به چه علت این کار را انجام داد. در حالی که دامنه اغتشاشات و آشوبهای اجتماعی در کشور آمریکا روندی رو به تزاید داشت و سازمان ها و نهادهای دولتی و خصوصی دلیل آن را نمیدانستند، ایوی لی خیلی زود متوجه شد که صرف وجود کانال ارتباطی مردم با دولت از طریق اداره اطلاعات و مطبوعات ناقص است. در آن دوره اخبار و اطلاعاتی که فقط رنگ و بوی تبلیغاتی داشتند به روزنامهها داده میشد و دیگر هیچ. در حالی که اقدامات و کارهای بزرگی توسط سازمانها انجام میگرفت، اما مردم آن ها را نمیدیدند. تنها اخبار مثبت و آغشته به نگاههای تبلیغی بود که در مطبوعات منعکس میشد.
ای وی لی خبرنگار اقتصادی بود و با فهم و شعور بالایی که داشت فهمید که کانال ارتباطی با مردم مشکل دارد و گفت: ما به روابط عمومی نیازمندیم تا عدم تفاهم و سوءتفاهم را از بین ببریم. او به شدت مشغول تغییر و تحول در سازمان شد و معتقد بود در کنار آنکه سازمان باید از حق و حقوق خود دفاع کند، لازم است تا حق و حقوقی را برای شهروندان در نظر بگیرد. ابتدا در محل کار خود که بزرگترین شرکت راهآهن نیویورک بود، حرکتهای انقلابی خود را آغاز کرد و مدیران را متقاعد کرد ابزار و امکانات درخواستی او را فراهم کنند. نامهای چندخطی نوشت و اسمش را گذاشت بیانیه اصول که همچنان برای آیندگان راهگشا و پابرجاست.
به مطبوعات گفت: داستان به گونهای دیگر رقم خورده است. ارتباط ما با شما تغییر کرده است. ایمان داشته باشید هرآنچه برایتان ارسال می کنیم با توجه به اصول حرفهای چیزی جز واقعیت نیست و اغوا و تبلیغ نخواهد بود. اگر بخواهم تبلیغ کنیم، باید در بخش جداگانهای با عنوان آگهی بیاورید و از بخش اخبار جدا کنید. هنوز که هنوز است پایین صفحات روزنامهها محل درج آگهی است و بخشهای خبری در بالای صفحه درج میشود.
ایویلی تاکید کرد در بخش آگهی کسی تضمین نمیکند که اطلاعات، حقیقت محض باشد، اما در بخش اخبار همه چیز مبتنی بر صداقت خواهد بود. مرز باریکی میان آگهی تجاری و سیاسی و خبر وجود دارد که مانند یک برگ با اندکی تغییر، از این رو به آن رو خواهد شد. ایویلی جلسات هفتگی مدیران با یکدیگر، مدیران با کارکنان و مردم با مدیران را برگزار کرد. برنامه بازدیدهای دانشآموزی و سایر اقشار جامعه را فراهم کرد تا از نزدیک با روند فعالیتهای سازمان آشنا شوند. مردم میآمدند و از نزدیک مشاهده میکردند فعالیتها و اقدامات شگرفی در حال انجام است. او وظایف متعدد دیگری را برای روابط عمومی تعریف کرد و آرام آرام سایر سازمانهای آمریکایی با دعوت از او برای بیان آنچه که در شرکت راهآهن انجام داده، به تحولات مثبت پیوستند. بنابراین نظیر اداره اطلاعات و مطبوعات آمریکا قبل از تغییر آن به روابط عمومی، در کشور ایران در سال ۱۳۲۰ وجود داشت.
جنابعالی به عنوان نخستین گروه از فارغ التحصیلان این رشته چگونه و در کجا وارد بازار کار شدید؟
من زمانی که در وزارت کشور مشغول کار بودم، تازه اداره اطلاعات و ارتباطات به روابط عمومی تغییر نام داده بود اما باید پرسید آیا با تغییر نام این اداره، ماهیت فعالیتها نیز دگرگون شد؟ متاسفانه باید بگویم خیر، فقط یک تابلو عوض شد. با همان نیروی انسانی و با همان شرح وظایف. بنابراین گسست و فاصله میان مردم و دولت برطرف نشد. بنابراین باید روند نهادیه شدن روابط عمومی در کشور را با توجه به فضای فرهنگی و اجتماعی جامعه مورد بررسی قرار دهیم. تا زمانی که فرهنگ پاسخگویی وجود نداشته باشد، آنلاین شدن و الکترونیکی شدن و استفاده از ابزارهای نوین دردی را دوا نخواهد کرد.
گاهی فراموش میکنیم هدف روابط عمومی چیست؟ تعاریف زیادی از آن شده است، اما تعریفی را که من ارائه میدهم، ثمره سالها فکر و اندیشه است که پشت هر واژه آن دریایی از مفاهیم نشسته است. روابط عمومی در تعریف من همانگونه که ذکر کردم عبارت است از: ابلاغ اطلاعات واقعی موسسه به مخاطبان ذی ربط و کسب نظریات آن ها به منظور ایجاد حسن تفاهم. در بخش اول وظیفه روابط عمومی، اطلاعیابی و اطلاعرسانی واقعی است.
اگر واقعی نباشد، چرخه فعالیتهای روابط عمومی، غیرحرفه ای و غیراستاندارد است. در روابط عمومی خبری از دروغ و اغوا نیست. اگر جز این عمل کنیم، مردم بیاعتماد میشوند و نقطه سیاهی حک می شود. ایویلی با صداقت و رو راستی وارد میدان شد و تلاش زیادی کرد تا اعتماد مخاطبان را کسب کند. خوشبختترین انسانها کسانی هستند که با شریک زندگی خود تفاهم دارند. تفاهم یعنی چه؟ ایجاد تفاهم به محوریت صداقت استوار میشود. صرفا با ارسال خبر اتفاق نمیافتد، بلکه با بازدیدها، پوسترها، بروشورهای خوب و سلسله اقدامات دیگر امکان پذیر است. باید پاسخگو بود. برای ارائه یک پوستر خوب مجموعه ای از انسانهایی که جامعه شناس، روانشناس و مردمشناس هستند، باید نظر دهند و به طراح بسپارند که چه میخواهند. این گونه پوسترها هستند که ماندگار هستند و اثرگذار میشوند. به هر حال نهاد روابط عمومی در کشور را متناسب با فرهنگ حاکم باید ارزیابی کنیم. فرهنگ پاسخگویی به مخاطب متاسفانه هنوز در شرایط ایدهآل نیست هر چند معتقدم در آینده اوضاع بهتر میشود.
به عنوان مثال با کمک یکی از دانشجویان، نامهای برای ۱۰ وزارتخانه و سازمان نوشتیم و در آن نامه قید کردیم که ما از اتفاق ناخوشایند اختلاس در سازمان شما آگاهی پیدا کرده و قصد داریم جلو ضرر به بیتالمال را با کمک شما بگیریم. ۷۰ نامه را در ۷۰ صندوق دریافت پیشنهادها و انتقادها و ارتباط مستقیم با مدیر سازمان با قید شماره تلفن انداختیم. خبری نشد. ماهها بعد زنگ تلفن به صدا درآمد. کسی از پشت خط گفت: از صندوق نامه، شما را پیدا کرده ایم. جریان چیست؟ گفتم خدا پدرت را بیامرزد تو تنها کسی بودی که بعد از گذشت چهارماه زنگ زدی. خبری نیست. حالا همچنان همان فرهنگ حاکم است. به مدیر روابط عمومی سازمان ایمیل زدیم، اما کوچکترین خبری نشد. از این لاین به آن لاین شدنها بدون توجه به مقوله پاسخگو بودن بی فایده است.
آینده و مسیر حرکت روابط عمومی در کشور را چگونه پیش بینی می کنید؟
به هر تقدیر گمان غالب من این است که با تکامل اجتماعی که داریم و ترقی در افکار و پیدایش فضاهای مناسبتر، روابط عمومی به ماهیت و کارکردهای واقعیاش نزدیک می شود. روابط عمومی واقعی و اخلاقیات تفکیک ناپذیرند. در حرفه روابط عمومی، هنر، دانش و مهارت در کنار اخلاق معنا مییابد و مهم تراز همه اینکه همیشه به خاطر داشته باشیم روابط عمومی کار عاشقانه است. روابط عمومی عشق است.