مهدی باقریان رییس انجمن متخصصان روابط عمومی – سال ها آموختهام که اگر میخواهیم آینده بهتری برای روابط عمومی رقم بزنیم باید از روزمرگی فاصله بگیریم و وظایفمان را بازاندیشی کنیم و خلاقیت و نوآوری را محور و مرکز برنامه ها و فعالیت هایمان قرار دهیم.
اگر خلاقیت و نوآوری وجود نداشته باشد حتی زندگی فردی و شخصی ما کسالت آور می شود. به همین دلیل است که سعی می کنیم از امور تکراری کمی فاصله بگیریم و با ابتکار عمل، زندگی را بهینه تر کنیم. حتی در چیدمان منزل و نوع لباس پوشیدن یا هر چیز دیگر که به زندگی فردی ما مربوط می شود ممکن است تغییری ایجاد کنیم و از رویه های تکراری و معمول همیشه فاصله بگیریم تا زندگی دلپذیرتر و جذاب تر شود و احیانا پژمردگی و افسردگی را از گراگرد منزل و خانوده مان دور و دورتر کنیم.
در زندگی سازمانی هم قاعدتا باید از چنین قاعده ای پیروی کنیم. خلاقیت همان جایگاهی که در زندگی فردی دارد با یک تفاوت اندک – و گاها زیاد- در زندگی سازمانی هم دارد.
در واقع اگر سازمان ها و شرکت ها بخواهند به حیات پویا و ثمربخش خود ادامه دهند چاره ای ندارند جز این که فراگردهای خلاقیت را در موسسات و فعالیت های روزمرشان وارد و تقویت کنند و به موازات آن به اصلاح سیستم ها و فرایندها نیز بپردازند.
اما برای ما شاغلان روابط عمومی، موضوع خلاقیت یک موضوع کلیدی و حیاتی است. در واقع به همه بخش های روابط عمومی باید نیروی خلاقیت تزریق شود و با استفاده از فراگردهای نوآوری در روابط عمومی انقلاب ایجاد کرد.
متاسفانه رفتارهای ما در عرصه روابط عمومی بیشتر شبیه یک مهره مارپله است. وقتی به سر مار میرسیم دوباره به دم مار سقوط میکنیم. به این معنی که همیشه در یک دایره بسته در حال درجا زدن هستیم.
برای این که بتوانیم از این وضعیت خودمان را نجات بدهیم باید نوآوری را در کوچکترین برنامه ها و فعالیت های مان دخالت بدهیم تا تاثیرگذاری کارهایی که انجام می دهیم و پیامهایی که طراحی و مخابره می کنیم بالا و بالاتر برود.
در واقع اگر می خواهیم فعالیت های ما تاثیرگذار شود باید وجه تمایز کارمان را پیدا کنیم.
برای مثال وجه تمایز فلان رویداد یا فلان برنامه روابط عمومی چیست؟ لذا ما باید در همه کارها، وجه تمایز کاری که انجام می دهیم را پیدا کنیم و از رویه های معمول فاصله بگیریم و اگر چنین کاری کردیم قطعا به نتیجه دلخواه که “ایجاد نقطه عطف” است نیز می رسیم.
معنی روابط عمومی خلاق هم همین است. یعنی پیامی که طراحی می کنید، خدمتی که ارایه می دهید، برنامه یا کارزاری که اجرا می کنید باید بگونه ای باشد که در ذهن مخاطب جاگیر شود و حمایت و نظر مردم را جلب کند و اگر چنین کاری کردیم به هدف موردنظر دست پیدا کردیم.
من اعتقاد دارم “نقطه عطف”، هدف غایی همه فعالیت های روابط عمومی است. نتایج مطالعات هم نشان می دهد که خلاقیت، نوآوری و تمایزی که منجر به “نقطه عطف” میشود یک عنصر مهم در موفقیت و کامیابی روابط عمومی هاست. بنابراین سازمانهایی که به مردم خدمت ارایه می دهند باید روابط عمومی خلاقی داشته باشند و ایجاد روابط عمومی خلاق، به فضا و مدیر خلاق هم نیاز دارد.
خلاصه این که فعالیتهای ما باید بگونه ای باشد که اگر روز روزگاری آن کار متوقف شد مردم نبود آن را احساس کنند. پس باید کاری کنیم که کارهای ما به عنوان یک “میراث” ماندگار و ارزشمند برای مخاطبان و مشتریان ما تلقی شود همان چیزی که ما نامش را “نقطه عطف” گذاشتیم.
نکتهای که در پایان میخواهم به عنوان جمع بندی ارایه کنم این است که روابط عمومی بیش از هر زمان و عرصه دیگری نیازمند و تشنه خلاقیت و نوآوری است. به همین دلیل شاغلان روابط عمومی باید زمان زیادی را به خلاقیت اختصاص دهند.