موسی الرضا شبرنگی،کارشناس ارشد روابطعمومی
واژه انتشار، نشر و چاپ، عجین شده با نام گوتنبرگ است. کسی که فرایند چاپ سربی را در سال ۱۴۳۹ به اروپا معرفی کرد و تأثیر زیادی بر توسعه فرایندهای مرتبط داشت. ترکیب دستاوردهای گوتنبرگ در صنعت چاپ، دستگاهی را بههمراه داشت که امکان چاپ انبوه کتاب را ممکن کرد و از لحاظ اقتصادی هم برای ناشران و هم برای عاشقان کتاب، محصولاتی بادوام را به ارمغان میآورد. درواقع او مخترع فرایند چاپ نبود، بلکه این فرایند را به دستگاههایی با قابلیت اتکا و تولید انبوه تبدیل کرد استفاده از جوهر با پایه روغن در چاپ کتاب، فرایندهای مکانیکی دستگاه چاپ، استفاده از چاپ فشاری چوبی و دستاوردهای دیگر گوتنبرگ، صنعت چاپ را به صنعتی مادر تبدیل کرد.
فرم و قالب نشر اما در گذران زمان دچار دگردیسیهای شگفتی انگیزی شد. چه در دوران چاپ مکتوب که از عصرگوتنبرگ گسترش یافت و چه در حال حاضر، فارغ از قالب و فرم، آنچه ثابت مانده است مقوله تولید محتواست. محتوایی که صدالبته متناسب با قالب واشکال متعدد ومتنوع انتشار اعم از مکتوب، دیداری و شنیداری و چه در رسانههای چندوجهی بهویژه در جهان دیجیتالی شده و شبکههای اجتماعی، جان مایه فرایند ارتباط است. اشکال ارتباطات و درگاههای ارتباطی گسترش یافته اما بهراستی کدام پیامها از اقیانوس اطلاعات انبوه، به قلاب مخاطبان بیشمار میافتد؟
آن هم مخاطبانی که دیگر صرفا دریافت کننده نیستند و به عناصری تاثیرگذار بر چرخه ارتباطات تبدیل شدهاند. در هر نوع از قالب نشر، طلایهداران انتشار پیام و موفقترینها، تولیدکنندگان حرفهای پیام هستند و در این میان کارگزاران روابطعمومی سنگینترین وظایف را برعهده دارند تا بتوانند در جهان چندین صدایی، صدای سازمان را به گوش خلق برسانند.