نویسنده: دکتر ابراهیم جعفری
فاصله روزهای ۱۴ تا ۱۷ مرداد یعنی سالگرد پیروزی انقلاب مشروطیت تا روز خبرنگار (شهادت محمود صارمی) کوتاه است. به همین دلیل با ترسیم گوشه هایی از وضعیت روزنامه نگاری قبل از مشروطه به نقش مطبوعات و خبرنگاران در آن مقطع تاریخ ساز کشورمان اشاره می کنم.
خبرنگاری درهم آمیختگی عقل و عشق و به تعبیر عارفانه “زبان حال” است که اگر درست فهمیده شود و به جا به کار آید، فراتر از زبان قیل و قال دارای کارآمدی است. خبرنگار نمی تواند از سه دغدغه “جستجوی حقیقت”، “نمایش واقعیت” و “گسترش آگاهی” به دور باشد. از اینرو روزنامه نگاری توزیع و تعمیم آگاهی و خبرنگار میانجی و نقش آفرین در عطف توجه مردم به مسائل جامعه است. به این اعتبار خبرنگار یک کنشگر فعال اجتماعی به شمار می رود که با قلم، دوربین و … شناخت و آگاهی را تقدیم مردم می کند.
زمانی که فرمان مشروطیت صادر شد، مطبوعات ایران گام در ۷۰ سالگی نهاده بودند. در آن زمان ایران روزنامه نگارانی داشت که بیش از سه دهه فعالیت حرفه ای در کارنامه خود داشتند.
به اعتقاد سیدفرید قاسمی پژوهشگر عرصه مطبوعات، روزنامهنگاران تیزبین و نکته سنج قبل از مشروطه خوانندگان خود را به اندیشیدن وادار می کردند؛ به گونه ای که برخی از صفحه های اخبار خارجی در طول این مدت به نوعی صفحه اندیشه بودهاند. یکی از روزنامه نگاران عهد ناصری و مظفری در دفتر خاطرات خود نوشته که روزی پدرم گفت: “مقاله ای را که امروز نوشتم، خواندی؟ مقدمه چیدم برای آن که به زبانی حالی کنم کشور قانون لازم دارد. ” فرزند آن روزنامه نگار اضافه می کند پدرم و همکارانش نمی توانستند به صراحت حرف خود را بیان کرده و دم از قانون بزنند.
در روزنامهِ ” تربیت” عهد مظفرالدین شاه این جمله را بارها مشاهده می کنیم: “وظیفه روزنامهِ تربیت این است که فهم مطالب را عمومی کند تا عارف و عامی بدانند و … ”
به عبارتی، از نظر گردانندگان این روزنامه خبرنگار کسی است که با قلم خود علاوه بر اطلاع رسانی، علوم را برای مردم عادی تبیین می کند. به بیان دیگر او در صدد قابل فهمکردن مسائل غامض سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و … برای مردم است.
روزنامه نگاران در آغاز مشروطه نثر را برای خواص، نظم را برای عوام و طنز منظوم را برای جذب بدنه جامعه برمی گزیدند. مخاطب شناسی آن دوره سبب شد تا پیچیده ترین مباحث اندیشه ورزانه آن روزگار با زبان طنز و در قالب شعر به عمق جامعه ایران راه پیدا کند. در کانون های ارتباطی مانند قهوه خانه ها، مسجد ها و رختکن حمام های عمومی باسوادها برای بی سوادها روزنامه می خواندند. قهوه خانه هایی که روزنامه خوان داشتند، رونق بیشتری در کسب خود پیدا می کردند و جالب این که نه تنها باسوادان؛ بلکه بی سوادان نیز روزنامه می خریدند و با یک باسواد قرار می گذاشتند تا در گذرگاه ها یا کانون های ارتباطی برای آنان روزنامه بخواند.
هنر روزنامه نگاران دوره ناصری این بود که پیام اصلی و مفاهیم مورد نظر خود را در بین سطرها به مخاطب می رساندند. (سطرهای نانوشته)
یکی از روزنه هایی که از طریق آن می توانستند حرف دل شان را بزنند، اخبار و گزارش های خارجی بود. مثلاً به بهانه معرفی کشور بلژیک یا ذیل خبرهای آن می نوشتند: “در مملکت بلژیک مثل بعضی ممالک دیگر آزادی کامل وجود دارد. روزنامه نگاران هر چه دل شان بخواهد، می نویسند و …” یا در مورد “حرفهایگری روزنامه نگارانهِ ” بسیاری از کشورها می نوشتند تا هم شاه و درباری ها و هم مردم در جریان باشند که تفاوت از کجا تا کجاست؟ می توان گفت روزنامه نگاران در آن زمان با سطرهای نانوشته، خواص را در جریان می گذاشتند تا به بدنه جامعه تفاوت های ایران و کشورهای پیشرفته را یاد آور شوند.
سیداشرف الدین حسینی مدیر “نسیم شمال” که سهم و نقشی موثر در تاریخ مشروطیت و مطبوعات ایران دارد، در روزهای نخستین پس از انقلاب مشروطه چنین می سراید:
ماه مشروطه چون که پیدا شد
چشم و گوش برادران وا شد
مرد و زن روزنامه می خوانند
کارها را تمام می دانند
مطبوعات یکی از عوامل پیروزی انقلاب مشروطیت و پس از آن سکوی مقاومت در برابر استبداد محمد علی شاهی به شمار می رفت که به دار آویخته شدن روزنامه نگارانی نظیر ملکالمتکلمین و سلطانالعلمای خراسانی نشانه بارز آن بود. در عین حال یادآوری این نکته نیز ضروری است که اغلب مشاهیر و مفاخر ایران معاصر یک دوره از زندگی خود را با فعالیت در رسانه؛ به ویژه روزنامهنگاری گذراندهاند.
با گرامی داشت سالگرد انقلاب مشروطیت و روز خبرنگار به شهدای عرصه قلم و اندیشه درود می فرستیم.